جدول جو
جدول جو

معنی ذخیره کردن - جستجوی لغت در جدول جو

ذخیره کردن
اندوختن
تصویری از ذخیره کردن
تصویر ذخیره کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ذخیره کردن
انباردن
تصویری از ذخیره کردن
تصویر ذخیره کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
ذخیره کردن
Stock, Save, Store
تصویری از ذخیره کردن
تصویر ذخیره کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ذخیره کردن
сохранить , запасать , хранить
دیکشنری فارسی به روسی
ذخیره کردن
speichern, lagern
دیکشنری فارسی به آلمانی
ذخیره کردن
зберегти , запасати , зберігати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ذخیره کردن
zapisać, magazynować
دیکشنری فارسی به لهستانی
ذخیره کردن
保存 , 储存
دیکشنری فارسی به چینی
ذخیره کردن
salvar, armazenar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
ذخیره کردن
salvare, immagazzinare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
ذخیره کردن
guardar, almacenar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
ذخیره کردن
sauver, stocker
دیکشنری فارسی به فرانسوی
ذخیره کردن
opslaan
دیکشنری فارسی به هلندی
ذخیره کردن
menyimpan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
ذخیره کردن
حفظ , خزّن
دیکشنری فارسی به عربی
ذخیره کردن
बचाना , संग्रहीत करना
دیکشنری فارسی به هندی
ذخیره کردن
לשמור , לאגור
دیکشنری فارسی به عبری
ذخیره کردن
保存する , 貯蔵する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
ذخیره کردن
저장하다
دیکشنری فارسی به کره ای
ذخیره کردن
kaydetmek, depolamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
ذخیره کردن
kuhifadhi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ذخیره کردن
บันทึก , เก็บสำรอง , เก็บ
دیکشنری فارسی به تایلندی
ذخیره کردن
সংরক্ষণ করা , মজুত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
ذخیره کردن
محفوظ کرنا , ذخیرہ کرنا
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خیره کردن
تصویر خیره کردن
حیران و سرگردان ساختن، کنایه از به شگفتی انداختن، خیره ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
Round
دیکشنری فارسی به انگلیسی